زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام
صحبت از داغ تو بابا جگـری میخواهد لب خشک از عطش وچشم تری میخواهد آمدی بـاز سوی خیـمه و با خـود گفـتـم نوجوانی ست که مهر پــدری میخواهد کاش میخواستم از تو دو زره برداری این همه نیزه علی جان سپری میخواهد نگران سر خود باش که این لشگر کفر باز هـم معجـز شـق القـمـری میخواهد تیرها زودتـر از من به تنت بوسه زدند خُرد شد آیـنه ات شیـشـه گری میخواهد نیست از جسم گلت چـیز زیادی دردست نه عـبـا، پارچـۀ مخـتـصـری میخواهد باز کن چشم و ببـین آمـده پـیـشـم زینب قول صبر از پـدر محتضری میخواهد |